آتلیه ای به وسعت یک روستا

به گزارش وبلاگ عینک آفتابی مردانه، ابیانه یکی از چند روستایی که در چند سال اخیر و با توجه ویژه مسوولان میراث فرهنگی به مقوله گردشگری، تبدیل به مقصد گردشگران بسیاری شده است.

آتلیه ای به وسعت یک روستا

به گزارش گروه رسانه های وبلاگ عینک آفتابی مردانه، سکوت، حیاط و ایوان های امامزاده را پر نموده، دو توریست فرانسوی گوشه ایوان مشرف به باغ های روستا ایستاده اند و در مورد سقف چوبی ایوان صحبت می نمایند، متولیان امامزاده هم در گوشه ای از حیاط کوچک و مصفای آن نشسته اند و آرام گپ می زنند. ناگهان همهمه ای دالان امامزاده را پر می نماید، عده ای با سرو صدای زیاد وارد می شوند، با صدای بلند می خندند و در مورد درخت میان حیاط صحبت می نمایند، در آن شلوغی کسی که قبلا ابیانه را دیده شروع به قصه پردازی می نماید، به ایوان جنوبی که می رسند مونا پادها به آسمان می رود و لبخندهای کشدار قاب دوربین ها را پر می نماید، عکس های دسته جمعی و تکی و سلفی و... چند دقیقه بعد حیاط باز خلوت می گردد، دو توریست هنوز گوشه ایوان ایستاده اند و رفتن دوربین به دستان را تماشا می نمایند.

اینجا ابیانه است. نگین سرخ کویر. روستایی با معماری، فرهنگ، پوشش و آداب و رسومی ویژه و منحصر به فرد. یکی از چند روستایی که در چند سال اخیر و با توجه ویژه مسوولان میراث فرهنگی به مقوله گردشگری، تبدیل به مقصد گردشگران بسیاری شده است. اما با مطالعه تاثیرات حضور بی رویه گردشگران در ابیانه و روستاهایی که شرایط مشابه آن را دارند، نگرانی بزرگی از آینده ابیانه شکل می گیرد. ابیانه ای که در سال 1354 وارد فهرست آثار ملی شده و این روزها خود را برای حضور در فهرست میراث جهانی یونسکو آماده می نماید.

در راستا کاشان به نطنز و بعد از عبور از روستاهای هنجن، یارند، کمجان، برز و طره، عوارضی ابیانه به گردشگران خوشامد می گوید. تبریزی ها از میان دره قد کشیده اند و خاک سرخ روی تپه ها نشانه ای است از نزدیک شدن به روستای تاریخی ابیانه یا ویونا. ورودی روستا پر از اتوبوس هایی است که گردشگران را به مقصد رسانده اند و خستگی راه از تن به در می نمایند؛ از همان ابتدای ورود به روستا مسافران دوربین به دست، هیچ منظری را برای عکاسی از قلم نمی اندازند. زنان چارقد گلی و قد خمیده و عصا به دست، سوژه های اصلی عکاسان گردشگر هستند. روی سکوی نزدیک به مدرسه تاریخی روستا، زنی بساط میوه و سبزی خشک و لواشک و عروسکهایش را چیده، مسافران قبل از خرید، حافظه دوربین های شان را پر می نمایند. زن اعتراض می نماید اما بی فایده است. و او هم گویی خسته است از این اعتراض های نافرجام، همین است که چارقدش را کمی جلوتر می کشد و رویش را از لنزهای سمج برمی گرداند.

قبل از ورودی بر دروازه یا دروازه بالا، کنار نانوایی و درست در مقابل مدرسه تاریخی روستا که از نخستین مدارس روستایی کشور است، راهنمایان گردشگری روستا در کیوسک آشنایی با ابیانه با مهربانی به گردشگران خوشامد می گویند و بروشورهای آشنایی با روستا را در اختیارشان قرار می دهند. قدم زدن در کوچه های ابیانه با چارقد گلی و دامن پرچین زنان ابیانه و دبیت و کلاه مردان روستا کار سختی نیست. اجاره لباس محلی و عکاسی با آن در کوچه های روستا تجربه گران قیمتی نیست.

راهنمایان تورها برای کسانی که علاوه بر عکاسی، علاقه دارند تا با فرهنگ و آداب و رسوم روستا هم آشنا شوند، شرحاتی در مورد تاریخ و فرهنگ ابیانه و نمادهای معماری روستا می دهند. گردشگران خارجی تمایل بیشتری برای این آشنایی دارند و تامل بیشتری در مقابل درهای چوبی تاریخی و پنجره های مشبک خانه های قدیمی می نمایند. اما بسیاری از گردشگران داخلی فراموش می نمایند که ابیانه روستایی تاریخی است که علاوه بر اینکه یک جاذبه گردشگری محسوب می گردد، محل زندگی مردمانی است که هنوز نمی دانند باید از حضور انبوه گردشگران در محل زندگی شان شاد باشند یا ناراحت.

یکی از اهالی می گوید: ما جرات نمی کنیم با لباس محلی تو کوچه های روستا همراه همسرمون راه بریم، مردم بی ملاحظه و بدون توجه به فرهنگ ما و بدون اجازه شروع می کنن به عکس دریافت از ما، یا می خوان با همسرمون عکس یادگاری بگیرن و همین موضوع می تواند یکی از آسیب هایی باشد که گردشگران به مرور زمان به جامعه ای اصیل مانند ابیانه وارد می نمایند. جامعه ای که در طول تاریخ توانسته لباس، زبان و آداب و رسوم خود را از گزند روزگار حفظ کند، حالا در حال تسلیم شدن در مقابل گردشگرانی است که برای بازدید از یک جامعه محلی آگاهی کافی ندارند و با آداب حضور در چنین مکان هایی آشنا نیستند.

این روزها ابیانه هم همچون کندوان و ماسوله و هورامان، دل خوشی از گردشگرانی که در کوچه هایش قدم می زنند ندارد. گردشگرانی که با شعار هر گردشگر یک دوربین، محل زندگی روستاییانی اصیل را که تن به مهاجرت به شهرهای بزرگ نداده اند، به عنوان مقصد سفرشان انتخاب می نمایند، با نا آگاهی از آداب حضور در چنین فضاهایی، زندگی جوامع محلی را مختل می نمایند و آرامش را از کوچه های روستا می برند. حسین آقا یکی از پیرمردهایی است که در بساطش از اسفند خشک و سیب خشک شده هست، تا لواشک محلی و آلوی بدون هسته، روی یکی از سکوهای کوتاه روستا کنار بساط جمع و جورش نشسته و عبور گردشگران شاد را تماشا می نماید، اما از حضورشان چندان راضی نیست، می گوید: ما قبلا آرامش داشتیم، زندگی می کردیم، الان روزی هزار نفر از دم در خونه مون رد می شن، ازمون عکس می گیرن، آرامش نداریم دیگه. شما خودت رو بذار جای ما، تو این کوچه با این همه آدم بی ملاحظه می شه آروم زندگی کرد؟

راستا اصلی گردشگران دیوارها و دالان های تمیز و مرتبی دارد. هر چند سیم های برق و لوله های گاز و علمک های مخابرات تمام کوشش شان را برای مخدوش کردن چهره اصیل روستا به کار بسته اند، اما راستا بازدید گردشگران تا حدی سروشکل مرتبی دارد. خانه های تاریخی، مسجد جامع، نخلگاه، آتشکده هارپاک، آب انبار میان ده، امامزاده یحیی، حمام تاریخی از جمله آثار شاخصی هستند که در راستا بازدید گردشگران قرار دارند و هر کدام گواهی هستند بر قدمت زندگی در این روستا.

قدم زدن در کوچه پس کوچه های آرام روستا هم لطف مضاعفی دارد. کوچه هایی که هنوز جداره ها و پنجره های شان بازسازی و بهسازی نشده. خانه های متروک و مخروب فراوانی در سکوت آنها آرام و بی صدا تخریب می شوند، درهای تاریخی و نفیسی که سال ها قبل مورد مطالعه و آنالیز قرار گرفته اند، اما شرایط مطلوبی ندارند. دیوارهای سرخ ابیانه برای هیچ عابری یکنواخت نمی شوند، بعد از پیچ هر گذر زنی با چارقدسفید گلدار که نشانه زندگی در کوچه هاست، گوشه ای روی پیرنشین نشسته است، دوربین ها اگر مجال دهند، قصه زن شنیدنی است.

کنار در خانه روی پیرنشین نشسته است و با موبایل صحبت می نماید، از خستگی اش می گوید و اینکه پیازها را در حیاط خانه پهن نموده تا خشک شوند، نشستن پای صحبت هایش و اطلاعاتی که سعی می نماید در زمان کوتاه هم صحبتی منتقل کند، لطف قدم زدن در ابیانه را دوچندان می نماید، می گوید: می دونستی ابیانه کوچه بن بست نداره؟ و بعد شرح می دهد: کوچه ها رو طوری ساختن که وقتی توفان و باد شدید می آد جایی خراب نشه، باد تو کوچه ها می چرخه و می گذره پرده ای را که جلوی در ورودی خانه نصب شده بالا می زند و می گوید: مهمان باش یک چای با هم بخوریم، بچه های من همه تهران زندگی می کنن، من تنها اینجام. اما سکوت کوچه و پیر نشین کنار در چوبی و سنگین خانه مجابش می نماید تا قصه جوانی هایش را همان جا در سکوت کوچه تعریف کند، در دبستان روستا تا کلاس ششم درس خوانده و بعد هم خانم خانه شده، آن روزها که ابیانه غریبه های زیادی به خود نمی دید آدم ها راحت تر زندگی می کردند و بیشتر خودشان بودند تا حالا که باید سختی حضور هزاران غریبه در روز را پشت مهمان نوازی شان پنهان نمایند و به روی هر کس که سوالی از آنها می پرسد لبخند بزنند و با صبوری روستای شان را معرفی نمایند.

مقدمات ثبت در فهرست جهانی یونسکو

ابیانه 30 مرداد 1354 با شماره ثبت 1089 در فهرست آثار ملی ثبت شده است و این روزها با وجود شرایط نامناسبی که برای ثبت در فهرست جهانی دارد، مسوولان میراث فرهنگی و دهیاری و شورای روستا درصدد تهیه پرونده ثبت جهانی این روستا هستند و برای تهیه این پرونده با چالش های بسیاری روبه رو هستند. ابیانه در بازه خاصی از زمان به شکلی غیراصولی توسعه پیدا نموده است و مثل هر کجای دیگر که جای خالی تخصص و دانش باعث شده تا توسعه بلای جان تاریخ گردد، ابیانه هم لطمات جبران ناپذیری از توسعه دیده است.

اما با این حال کارشناسان میراث فرهنگی معتقدند اگر همکاری دستگاه های ذی مدخل جلب گردد، می توان امیدوار بود که ابیانه تا چند سال دیگر برای ثبت در فهرست جهانی یونسکو آماده گردد. احمد نجیبی، سرپرست پایگاه میراث فرهنگی ابیانه در مورد اقدامات این پایگاه برای ثبت در فهرست جهانی یونسکو می گوید: ما می خواهیم پرونده ثبت جهانی منطبق بر واقعیت های سایت و پایگاه تدوین گردد و از الگوی یونسکو برای مدیریت محوطه های میراث جهانی استفاده کنیم. همزمان محوطه، پرونده و پایگاه را برای ثبت جهانی آماده کنیم. در حال حاضر فرآیند تدوین پرونده را شروع کردیم، نگارش اولیه بسیاری از بخش ها اجرا شده است، اما تاریخ دقیقی برای ارایه پرونده به معاونت میراث فرهنگی سازمان معین نشده است، هر زمان که محوطه و پایگاه آمادگی داشته باشد. البته آقای سلطانی فر که سال گذشته از ابیانه بازدید داشتند معتقد بودند که سال 2018 امکان ارایه این پرونده را خواهیم داشت، اما باید دید شرایط و امکانات فراهم می گردد یا خیر.

نجیبی در مورد آسیب هایی که در گذشته به بافت تاریخی روستا وارد شده می گوید: ما از نظر حفاظتی نسبت به ابتدای فعالیت مان در پایگاه میراث فرهنگی در شرایط خوبی هستیم، بروز تخلف جدید کم شده، هر چند نتایج تخلفات قبلی همچنان وجود دارند. اما در حال حاضر تقریبا به ساخت وسازهای داخل روستا تسلط داریم. اما حالا که تخلف جدیدی نداریم باید تصمیم گیری و سیاستگذاری در مورد تخلفاتی گردد که تا به حال رخ داده است.

نجیبی در مورد جزییات پرونده ثبت جهانی روستا که در حال تدوین است، می گوید: ما کوشش می کنیم روستا را به نوعی معرفی کنیم که بتوانیم از ارزش های شاخصی که برای این محوطه ذکر می کنیم به خوبی حفاظت کنیم، به نوعی که این ارزش ها در برگیرنده همه ارزش های واقعی ابیانه باشد و هم قابل مدیریت و حفاظت باشد. از آنجا که در ابیانه طبیعت هم در کنار بخش انسان ساخت ارزش های قابل توجهی دارد و معماری ابیانه با منظر طبیعی آن تلفیق شده، قرار است منظر فرهنگی ابیانه را برای ثبت معرفی کنیم. از جمله مهم ترین شاخصه های این روستا یکنواختی مصالح ساختمانی، تکنیک های ساخت منحصر به فرد، ساختار اجتماعی که در این بستر به وجود آمده است و میراث ناملموس در حوزه های مختلف اجتماعی است؛ در پرونده ثبت جهانی سعی می کنیم روی ابعاد مختلف این موضوع کار کنیم. ابیانه بافت بزرگی نیست، از آنجا که ما بحث منظر فرهنگی داریم، نمی توانیم بخش های مختلف روستا را از هم جدا کنیم. اما این موضوع هم مطرح است که ما به عنوان یک روستای تاریخی می خواهیم با ابیانه برخورد کنیم یا به عنوان روستایی که الان هم زندگی دارد؟ در حال حاضر شرایطی که ما با آن روبه روییم این است که در بخش تاریخی معماری حفظ می گردد در بخش جدید تر روستا که از بافت تاریخی فاصله دارد، توسعه رخ داده است. این یکی از چالش های پیش روی ما است.

در چند سال اخیر دو هتل در نزدیکی ابیانه برای اقامت گردشگران تاسیس شده است، هتل هایی که در زمان ساخت با مخالفت هایی روبه رو بودند، سرپرست پایگاه میراث فرهنگی ابیانه در مورد مسائل ساخت هتل در نزدیکی این روستا می گوید: در مورد دو هتل موجود اتفاقی است که در یک دوره ای با وجود مخالفت پایگاه میراث فرهنگی رخ داده است و در حال حاضر کاری نمی گردد کرد هر چند در حال حاضر با چالشی به عنوان هتل جدید روبرو نیستیم، اما این موضوع که خانه ها آماده سازی شده و تبدیل به اقامتگاه بومگردی شوند، جزو برنامه های روستاست.

میراث فرهنگی در ابیانه

پایگاه ملی میراث فرهنگی ابیانه از سال 81 زیرنظر پژوهشگاه میراث فرهنگی، فعالیت خود را شروع کرد. در سال 88 و در پی تغییرات مخربی که در میراث فرهنگی رخ داد، پایگاه های ملی میراث فرهنگی کشور از سطح ملی به سطح استانی تنزل داده شدند و به تبع این تغییرات تعداد بسیاری از اسناد و مطالعاتی که در ابیانه اجرا شده بود از بین رفتند. هر چند حدود یک سال است که پایگاه میراث فرهنگی ابیانه مجددا به عنوان یک پایگاه ملی فعالیت می نماید، اما آسیب های جدی و جبران ناپذیری در اثر سوءمدیریت ها در سال های گذشته به ابیانه وارد شده است که در حال حاضر تبدیل به یک مشکل بزرگ برای متولیان میراث فرهنگی این روستا شده است.

احمد نجیبی معتقد است: در آن سال ها گردشگری به اندازه امروز مساله سازمان میراث فرهنگی نبود. صرف نظر از اینکه تشکیلات سازمانی این دو نهاد از هم جدا بود، محوطه میراث فرهنگی مثل ابیانه به اندازه امروز فشار گردشگری نداشت و حضور گردشگران در روستا تبدیل به معضل نشده بود. ضمن اینکه در ساختار اجتماعی روستا هم موضوع گردشگری و میراث فرهنگی تبدیل به مساله برای اهالی نشده بود. اما همزمان با تضعیف سازمان میراث فرهنگی بحث گردشگری پیش آمد و گردشگری در ابیانه مزاحمتی بود که می توانست تبدیل به فرصت گردد.

محمد عادلی، دهیار روستای تاریخی ابیانه در مورد فعالیت هایی که دهیاری و میراث فرهنگی در سال های گذشته برای حفاظت از بافت تاریخی ابیانه به کار گرفته اند، می گوید: قبل از سال 92 اهالی روستا یک NGO تشکیل دادند به نام انجمن خانه مردم ابیانه که بیشتر در حوزه میراث فرهنگی فعالیت می کرد. این انجمن به مدیریت روستا برای حفاظت از روستا راه حل می داد و با سازمان های دولتی تعامل داشت. در زمان مدیریت آقای بقایی در سازمان میراث فرهنگی ابیانه ای ها مقابل سازمان میراث فرهنگی تجمع کردند، به دلیل اینکه به ساخت هتل در نزدیکی ابیانه معترض بودند، اما آن موقع نامه ها و تومارهای ما معدوم شد و آقای مشایی رسما از هتل سازانی که ما به حضورشان اعتراض داشتیم حمایت کردند.

عادلی در مورد مسائلی که دهیاری روستا با آن روبه رو است می گوید: طبق قانون دهیاری ها که تابع وزارت کشور است، دهیاری ابیانه درجه 3 است و این به معنای این است که ابیانه تنها یک نفر دهیار دارد. من به عنوان دهیار مجبورم در ایام پیک گردشگری 60 نفر را برای بخش خدمات به گردشگران مشغول به کار کنم، در صورتی که طبق قانون من فقط باید جوابگوی اهالی باشم نه گردشگر، در قانون دهیاری ها گردشگر جزو آمار روستا نیست و سرانه ای که برای روستا اختصاص داده می گردد به اندازه آمار رسمی ساکنان روستاست. نه به اندازه ای که بتواند جوابگوی احتیاج گردشگران باشد. کل بافت روستا در فهرست میراث ملی ثبت شده است و مدعی دیگری جز ساکنان دارد، آن هم میراث فرهنگی است. از طرفی متولی طرح های توسعه ای روستا بنیاد مسکن است. ما در دهیاری موظفیم خواسته های اهالی روستا را تامین کنیم، اما میراث فرهنگی خواسته هایی دارد که ممکن است با خواسته اهالی تعارض داشته باشد. مثل بازسازی منازل، چون بافت روستا به کلی ثبت ملی شده، هر نوع دخل و تصرف در روستا ممنوع است و مجازات کیفری دارد.

نجیبی در مورد تقاضای ساخت وساز در ابیانه می گوید: مهم ترین کاری که ما در پایگاه میراث فرهنگی در دستور کار داریم این است که فشار ساخت وساز روی ابیانه را پایین بیاوریم. خصوصا ساخت وساز توسط ابیانه ای هایی که عموما در دهه چهل از ابیانه مهاجرت نموده اند و حالا علاقه مند شده اند به روستا برگردند و خانه بسازند یا خانه اجدادی شان را تعمیر نمایند.اما در شرایطی که تعداد اعضای خانواده افزایش پیدا نموده و فضای خانه های قدیمی کوچک است و احتیاج به گسترش فضای خانه است، از طرفی ذایقه این افراد هم تغییر نموده و یک فرهنگ بینابینی دارند که نه شبیه فرهنگ ابیانه است و نه شبیه فرهنگی که بعد از مهاجرت در آن زندگی نموده اند. ما از سویی کوشش می کنیم که بافت روستا مسکونی گردد و اهالی ای که مهاجرت نموده اند برگردند، از سویی مردم روستا خواسته هایی را مطرح می نمایند که با معیارهای میراث فرهنگی همخوانی ندارد. در حال حاضر بروز تخلفات جدید به صفر رسیده است. اما میزان وجود تخلف در بافت بیش از هزار مورد است که باید یک برنامه ریزی برای اصلاح آن انجام گردد. بیشترین تخلفاتی که در بافت روستا اجرا شده است نصب پلکان فلزی در بنا، نصب در و پنجره های آهنی به جای پنجره های چوبی و افزایش طبقات است.

حفاظت از ابیانه

روستای تاریخی ابیانه در حال حاضر احتیاج به محافظت دارد تا بتواند از آسیب هایی که حضور بی رویه گردشگران به بدنه فرهنگی و فیزیکی آن وارد می نمایند در امان بماند. عباس شاکری زاد، عضو شورای روستای تاریخی ابیانه معتقد است: این روستا را فقط می گردد به یاری ابیانه ای ها حفاظت کرد. در واقع با حضور و مشارکت ابیانه ای ها، چه ساکنان و چه کسانی که اهل اینجا هستند و ساکن شهرهای دیگر، می گردد این روستا را حفظ کرد. وقتی نگاه مان این باشد که ما می خواهیم مجموعه ای را حفظ کنیم و این را از طریق گروهی از آدم هایی که اهل اینجا هستند می خواهیم حفظ کنیم، باید به خواسته های این آدم ها احترام بگذاریم و با آنها به یک تفاهم برسیم. اگر ما نتوانیم در ابیانه با اهالی به تفاهم برسیم و خود اهالی به این نتیجه نرسند که باید این مجموعه را حفظ نمایند، هیچ سازمان دولتی قادر نیست این مجموعه را حفاظت کند. یک ارگان دولتی در نهایت می تواند کالبد را حفظ کند، نمی تواند ارزش های فرهنگی، اجتماعی ابیانه را حفظ کند، مراسم تاسوعا و عاشورای ابیانه را بدون ابیانه ای ها نمی گردد حفظ کرد. مراسم عید نوروز و عید فطر اهالی را نمی توان بدون ابیانه ای ها حفظ کرد. زبان و لباس ابیانه ای بدون ابیانه ای ها معنی ندارد. اگر اینها برای ما ارزشمند است، باید آدم هایی را که محور اصلی این کار هستند را محترم داشته باشیم و برای احتیاجهایی که دارند ارزش قایل شویم.

شاکری زاد در تهیه طرح جامع حفاظت از ابیانه به عنوان مشاور مشارکت داشته است و در مورد تهیه این طرح می گوید: در طرح جامع حفاظت از ابیانه که میراث تهیه کرد، وقتی صحبت شد که چه چیزی از ابیانه را قرار است حفظ کنیم، اینطور دیده شد که ابیانه را یک پیکره واحد از کالبد فیزیکی و دشت و مزارع و باغات و فرهنگ و آداب و رسوم و زبان و لباس مردم ببینیم. حفاظت از ابیانه یعنی حفاظت از تمام اینها، اگر هر کدام از اینها آسیب ببینند بخشی از پیکره اصلی آسیب دیده است، به همین دلیل است که اگر قرار است این حفظ گردد، باید زندگی دوباره در ابیانه احیا گردد، زندگی در ابیانه باید تقویت گردد. در حال حاضر عمده شکایت اهالی این است که عده ای آمده اند و از روستای ما استفاده می نمایند و تنها چیزی که برای شان ارزش ندارد ابیانه ای ها هستند. ما می خواهیم اهالی ابیانه برگردند و در این ده زندگی نمایند، اما با این جمعیت گردشگرانی که به اینجا می آیند این اصلا امکان پذیر نیست. برای حل این مشکل ما در طرح جامع پیش بینی نموده ایم 500 نفر در روز و حداکثر 1000 نفر در روزهای خاص می توانند از ابیانه بازدید نمایند. اینجا باید به سمتی برود که توریست فرهنگی برای بازدید بیاید. یک زمانی توریست هایی که به اینجا می آمدند، دانشجویان یا اساتید دانشگاه و اقشار خاصی بودند که برای مطالعه فرهنگ مردم به این روستا می آمدند. اهالی حاضر بودند خانه های شان را در اختیار این محققان قرار دهند، اما امروز این مسائل اهمیت چندانی برای گردشگران ندارد، بیشتر برای تفریح می آیند.

عضور شورای روستای ابیانه می گوید: توریست های خارجی کتابچه هایی دارند که در آن نوشته شده که آداب و رسوم مردم این منطقه اینهاست و باید شما به عنوان گردشگر به آن احترام بگذارید. اما در میان گردشگران داخلی احترام به قوانین محیط موضوعی فراموش شده است.

شاکری زاد در مورد راه حلی که برای حل این مسائل در نظر گرفته شده است می گوید: ما به این نتیجه رسیدیم که برای ابیانه باید یک افق و چشم اندازی ترسیم گردد، بدون این چشم انداز و هدف نمی توانستیم حرکتی را انجام دهیم، چون هر حرکتی انجام می دادیم ممکن بود وقت و سرمایه مان هدر رود. یک سال روی مبانی نظری این موضوع در میراث فرهنگی بحث شد، در نهایت افق آینده ابیانه یک افق فرهنگی تعریف شد. و این موضوع مطرح شد که چشم انداز ابیانه باید به سمتی حرکت کند که در آینده ابیانه را با یک مجموعه فرهنگی تعریف کنیم. برای رسیدن به این هدف کارنمودهایی تعریف شد. به طور مثال تصمیم گرفتیم اینجا مرکز تحقیقاتی روستاهای ایران باشد، توافقنامه ای با دانشگاه شهید بهشتی امضا کردیم، که یک مرکز تحقیقات روستایی در ابیانه احداث گردد و از بنای دبیرستان روستا برای این کار استفاده گردد، الان یک سال است که به دنبال اعتبار هستیم، اما پیروز نشده ایم. چطور دولت که روزی 22 هزار نفر به ابیانه تحمیل می نماید، 300 میلیون نمی تواند اعتبار برای این روستا در نظر بگیرد؟ مورد دیگر این بود که سمینارهای فرهنگی و علمی در روستا برگزار گردد، ابیانه میزبان المپیادهای علمی گردد.

برای رسیدن به این مجموعه فرهنگی در ابیانه، به این نتیجه رسیدیم که موضوع اول، پول و سرمایه نیست. بلکه مساله اصلی مدیریت است. اینجا باید یک مدیریت منسجم داشته باشد. اگر ابیانه می خواهد به عنوان یک پیکره فرهنگی حفظ گردد و افق فرهنگی هم داشته باشد، باید دارای مدیریت واحدی باشد. مشکل اصلی ابیانه مدیریت است، با این شکل مدیریتی که وجود دارد و چندگانگی مدیریتی که وجود دارد جز اینکه نیروهای هم را خنثی کنیم و به تخریب هم بپردازیم نتیجه دیگری ندارد.

ابیانه یکی از گزینه های میراث فرهنگی برای ثبت در فهرست جهانی یونسکو است، اما در حال حاضر معیارهایی که برای این ثبت مد نظر یونسکو است در این روستا شرایط مطلوبی ندارد. یکی از موانع اصلی موجود برای ثبت منظر فرهنگی این روستا، شرایط منظر روستاست، سیم های برق و علمک های گاز و مخابرات چهره اصیل روستا را مخدوش نموده اند و برطرف این مانع تنها با همدلی دستگاه های متولی امر امکانپذیر است و شاید نتیجه این همدلی این باشد که در آینده ای نزدیک نام نگین سرخ کویر آنگونه که شایسته فرهنگ و تاریخ این روستاست، در میان آثار فاخر جهانی ثبت گردد.

جزییات پرونده ثبت جهانی ابیانه

احمد نجیبی؛ سرپرست پایگاه میراث فرهنگی ابیانه: از آنجا که در ابیانه طبیعت هم در کنار بخش انسان ساخت ارزش های قابل توجهی دارد و معماری ابیانه با منظر طبیعی آن تلفیق شده، قرار است منظر فرهنگی ابیانه را برای ثبت معرفی کنیم. از جمله مهم ترین شاخصه های این روستا یکنواختی مصالح ساختمانی، تکنیک های ساخت منحصر به فرد، ساختار اجتماعی که در این بستر به وجود آمده است و میراث ناملموس در حوزه های مختلف اجتماعی است؛ در پرونده ثبت جهانی سعی می کنیم روی ابعاد مختلف این موضوع کار کنیم.

منبع: اعتماد

بازگشت به سایر رسانه ها

منبع: تسنیم

به "آتلیه ای به وسعت یک روستا" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "آتلیه ای به وسعت یک روستا"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید